حانیه جانحانیه جان، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره
حسین جانحسین جان، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

ثمره عشق ما

**************** خداروشکر ماهم عمه شدیم***************

چند روزیه ثانیه شماری می کنم برای ورود این فسقلی دیشب تاصبح خوابم نبرد این قدر استرس داشتم که تپش قلب گرفتم بعد از نماز صبح کم کم چشام گرم شد که آقای شوهر بیدارم کرد گفت داداشی یه تک به خونه زده منم سریع شمارش رو گرفتم که اشغال بود مامانم اینها هم رفته بودن بیمارستان (منم ازاینکه استرس برام خوب نیست نرفتم)به گوشی مامانم زنگ زدم گفتن که هنوز خبری نیست وای خیلی حالم بد بود نمی دونستم چه کار کنم فقط دعا می کردم چند باری زنگ زدم که مامانم گفت هنوز خبری نیست بالاخره مامان زنگ زد وگفت خدارو شکر خانم داداش نازنینم زایمان کرده هم خودش هم بچه خوبن منم لباسای دخملی رو پوشیدم وبا همسری راهی بیمارستان شدیم البته با دسته گل وشیرینی ولی نذا...
12 مرداد 1392